ایران ایستاده تا راه را گم نکنیم

  • ۱۱۳۳

پیش‌نویس: به مناسبت روز ایران‌شناسی و ایران‌گردی، یادداشتی در صفحه ۸ روزنامه آرمان ملی نوشتم.

 

سی ام اردیبهشت در گاهنامه ایرانی، به‌عنوان روز «ایران‌شناسی و ایران‌گردی» نام‌گذاری شده است، روزی برای شناخت بهتر و بیشتر ایران عزیز، این دردانه زمین که به‌گواه بیشتر شرق‌شناسان و جهان‌گردان، یکی از زیباترین و پرمعناترین کشورهای دنیاست. براساس ضوابط سازمان جهانی یونسکو، ایران جزء ده کشور برجسته باستانی، تاریخی و فرهنگی جهان بوده و از نظر جاذبه‌های طبیعی نیز رتبه پنجم جهان را در اختیار دارد.

امسال در حالی روز ایران‌شناسی و ایران‌گردی را گرامی‌ می‌داریم که شیوع بیماری کرونا در کشور، امکان بهره بردن از زیبایی‌های ایران عزیز را از ما سلب کرده است؛ اما به‌جاست که در این روز بیشتر به شناخت این سرزمین دیرپا و پر مفهوم همت گماریم.

در زبان باستانی «ایره» به معنای آزادگی و «ان» پسوند مکان است، در نتیجه ایران یعنی سرزمین آزادگان. ایران سرزمینی کهن است که تاریخ مردمانی که در آن زیسته‌اند نشان می‌دهد به‌راستی سرزمین آزادگان بوده، هست و خواهد بود. زمانی که آموزه‌های نورانی اسلام با سابقه تمدن دیرپای این سرزمین در هم آمیخت، فرهنگ و تمدنی ایرانی- اسلامی را رقم زده که در جهان به زیبایی می‌درخشد.

وقتی از ایران‌شناسی حرف می‌زنیم، زیبایی‌های سرزمین‌مان به یادمان می‌آید؛ از البرز و زاگرس سرافراز تا دریای کاسپین و خلیج پارس؛ از دلیری مردان و نجابت زنان تا رشادت شهیدان و غیرت رزمندگان؛ که لازم است آنها بشناسیم و به دیگران نیز بشناسانیم، تا راه را گم نکنیم.

ایران‌شناسی کاری مبتنی بر تعصبات جغرافیایی نیست، بلکه نگاهی است بر حقیقتی که در جهانِ گذشته وجود داشته و در آن کارهایی شده و ارزش‌هایی را به عرصه تاریخ آورده و مردان و زنان بزرگی را پرورش داده و در نتیجه راهی را برای یک زندگی و زیست انسانی، مبتنی بر آگاهی، علم و اخلاق ایجاد کرده است.

بخش زیادی از دانسته‌های ما از ایران، برمی‌گردد به تلاش شرق‌شناسان و ایران‌شناسان غربی، گرچه نمی‌توان تمام زحمات آنها را یکسره نادیده گرفت، اما در بسیاری از آنها نیز باید با دیده تشکیک نگریست. به‌نظر حضرت آیت الله سید محمد خامنه‌ای، ریاست بنیاد ایران‌شناسی «غربی‌ها عامدانه و به غرض، ایران را یک منطقه مبهم و تاریک به لحاظ تاریخی جلوه داده‌اند. آنها کشفیانی از هندوستان، مصر و حتی از بین‌النهرین را مرتب مطرح و بزرگنمایی می‌کنند، اما به ایران که می‌رسند، سرپوش می‌گذارند؛ چرا که نیاکانشان به آنها گفته‌اند این ملت،‌ ملت بزرگی‌ست؛ اگر موقعیت خودش را بشناسد بر دنیای فکر و علم و عقل مسلط خواهد شد و برای شما جایی باقی نمی‌گذارند».

هویت ملی، یکی از مهم‌ترین ابزارها برای مقابله با سلطه تمامیت خواه قدرت‌های برتری طلب محسوب می‌شود، به خصوص زمانی که این هویت بر تاریخی چند‌هزار‌ساله و تمدنی دیرینه استوار باشد که درون خود مردمی خداباور، خردپیشه، اندیشه‌ورز، آگاه و پیشرو را به نمایش خواهد گذاشت.

شناخت این چنین هویتی و ارج نهادن به آن بی‌شک سدی محکم در برابر تهاجم فرهنگی خواهد بود. پژوهش در مورد ابعاد مختلف ایران و تولید منابع دست اول علمی، چندین دهه است که به دغدغه‌ مسئولین و نهادهای دانشگاهی و فرهنگی تبدیل و اقداماتی نیز در این خصوص انجام شده، اما با وجود تاثیرات غیرقابل انکار، از همبستگی و همگرایی لازم برای شناساندن فرهنگ اصیل ملی و مذهبی ما در مقابل هجمه فرهنگی غرب برخوردار نبود، بنیاد ایران‌شناسی به‌عنوان موسسه علمی و پژوهشی با شخصیت مستقل و وابسته به نهاد ریاست جمهوری، وظیفه گسترش و سامان‌مند ساختن این پژوهش‌ها را بر عهده گرفته و با تشکیل شعب در استان‌ها و مناطق مختلف، بر شناختن و شناساندن دقیق جلوه‌های گوناگون فرهنگ و تمدن ایرانی در معنای وسیع کلمه اهتمام دارد.

یافتن منابع و مستندات دقیق از خاستگاه و منشا آغاز حیات انسان در رشته کوه‌های زاگرس که در همایش بین‌المللی زاگرس‌شناسی مورد اتفاق نظر اساتید و پژوهشگران ایرانی و خارجی قرار گرفت، تنها یکی از اقدامات ارزنده‌ای است که تاکنون از سوی بنیاد ایران‌شناسی انجام شده است، اما هنوز ناشناخته‌های بسیاری از این سرزمین نیاکانی باقی مانده است که شناسایی دقیق آن همت بیشتری را می‌طلبد.

 

جهت مشاهده صفحه روزنامه اینجا کلیک کنید.

جهت خواندن متن یادداشت در سایت روزنامه اینجا کلیک کنید

زاگرس زادگاه سفال و ظروف منقوش

  • ۱۳۴۰


سفال1 عبارت است از اشیاء و ظروفی که از گِل ساخته و پخته شده‌اند. اشیاء ساخته شده از گل در ردیف بادوام‌ترین آثار باستانی قرار دارند، ولی سفالینه‌ها به دلیل نوآوری که با پختن گِل پدید آمده ماندگاری بیشتری داشته و با نقوشی که بر آنها تصویر می‌شده، در حوزه فرهنگی، اهمیت بالاتری دارند.
در دوره پارینه‌سنگی میانی بین 300 هزار تا 40 هزار سال پیش، آثار بر جای مانده از غارنشینی در کوه‌های زاگرس به‌دست آمده که بیانگر سکونت انسان در این مناطق بوده است، پس از آن ابزار چخماقی موسوم به دوره موستری2 با قدمتی بیش از 40 هزار سال به چشم می‌خورد، در دوره پارینه‌سنگی پسین بین 38 هزار تا 19 هزارسال پیش در ناحیه زاگرس میانی ابزار سنگی و چوبی روایج و تنوع بیشتری می‌یابد و فرهنگی رغم می‌خورد که به فرهنگ برادوستی3 مشهور است و تا پایان آخرین عصر یخبندان4 در حدود 11 هزار و 700 سال پیش ادامه می‌یابد. در همین دوران ساخت سفالینه‌ها در زاگرس میانی آغاز شده است.
«رومن گیرشمن» سابقه تولید سفال در منطقه زاگرس را به دوره انسان غارنشین نسبت می‌دهد. وی در کتاب ایران از آغاز تا اسلام چنین می‌نویسد: «در عهدی که آنرا می‌توان بین 10 تا 15 هزار سال پیش از میلاد قرار داد، تغییر آب و هوا صورت گرفت. عهد بارانی از بین رفت و عهدی که در اصطلاح آنرا عهد خشک نامند و هنوز هم ادامه دارد، جانشین آن گردید. در این عهد، انسان پیش از تاریخ که بیشتر در نجد ایران می‌زیست، در غارها یا پناهگاه‌های سنگی سکونت داشت. در بهار سال 1949 ما نخستین بار در ایران آثار بقایای انسان عهد مزبور را در حفاری غاری در «تنگ پبده5» در کوه‌های زاگرس6 تشخیص دادیم. در اینجا انسان برای تهیه خوراک خود به شکار می‌پرداخت. انسان در آن موقع یک نوع ظروف سفالین ناهموار را که به طور ناقص پخته بود به کار می‌برد و در پایان دوره سکونت در غار این ظروف از فرط دودخوردگی به رنگ سیاه سیر در آمده بود». 
این مورد را می‌توان قدیمی‌ترین تاریخ ظهور و توسعه سفال دانست. این ظروف ناهموار و نیم‌پخته توسط نسل‌های بعدی به مرور تکامل یافته و به سفالینه‌هایی زیبا و منقوش تبدیل شدند.
این مدارک مستند موجب اثبات این فرضیه است که سفالگری و بافندگی که از صنایع وابسته به کشاورزی و دامداری هستند، در رشته کوه‌های زاگرس ایران آغاز شده است.
با کشف اولین شهرها7 در دامنه‌های زاگرس مشخص شد از چند جهت اساسی تمدن در این ناحیه، از تمدن مصر دست‌کم پنج قرن، از تمدن هند بیش از هزار سال و از تمدن چین دوهزار سال پیش‌تر است. این نظر را آرتور اپهام پوپ در کتاب شاهکارهای هنر ایران تایید کرده است.
ظروف سفالی به صورت سالم، شکسته و خرد شده در میان رایج‌ترین آثار مکشوفه باستان‌شناسی قرار دارند و شکل، شیوه ساخت و نقوش آنها، مبانی هزاران توصیف و تحلیل را فراهم آورده است.
در خلال همین زمان نقاشی روی سفال آغاز شد، بشر علاوه بر جنبه کاربردی سفال در زندگی روزمره، از نقوش مختلف هندسی، انسانی، گیاهی، حیوانی، موضوعی و نمادین که بر سفال نقش می‌زده، برای بیان وضعیت محیط و زندگی، اعتقادات، باورها و روایت موضوعی خاص استفاده کرده و کلیه خصوصیت‌های زندگی خود اعم از مذهبی، آئینی، اخلاقی و هنری را با نقش بر سفال تصویر می‌کرده است.
باید در نظر داشت انتقال پیام از طریق تصویر به شکل‌های گوناگون از قدیمی‌ترین ایام، یعنی از زمان انسان غارنشین وجود داشته است. قبل از ابداع خط، انسان اولیه منویات و مشاهدات خود را نقش می‌کرد. همین نقوش مقدمه‌ اختراع اولین خط تصویری، ایدئوگرام یا هیروگلیف و اندیشه‌نگاری بوده است. در نتیجه می‌توان گفت نقوش روی سفال‌های پیش از تاریخ در واقع خط مردم آن روزگار بوده است. گیرشمن عقیده دارد نقش‌های ظروف سفالی، متعلق به دوره‌ای است که بی‌فاصله، قبل از اختراع فن کتابت قرار داشته و جرج کنتو در کتاب «صنایع ایران» نقوش روی سفال را کتاب‌های اولیه ایران‌زمین تصور کرده است.
زاگرس‌نشینان آنقدر در صنعت سفالگری و نقاشی روی آن که خود هنر مشکل و زمان‌گیری است، موفق شده بودند که بعضی از آثار سفالین آنها جزء شاهکارهای صنعت سفالگری جهان به حساب می‌آید. در هیچ نقطه دیگر، نظیر هنر نقاشی روی سفال، هم‌زمان با سفالینه‌های منقوش زاگرس ایران، یافت نشده و این امر می‌رساند که حوزه تمدنی-فرهنگی زاگرس زادگاه اصلی ظروف منقوش است.


  1- Potsherd
  2-  Mousterian 
  3- Baradostian culture
  4- Last Glacial Period
  5- Pabda
  6- نشانی دقیق این مکان کوه‌های بختیاری واقع در شمال شرقی شوشتر است.
  7- از این شهرها می‌توان به قلعه جرمو در شرق شهر کرکوک، تپه حسونه در جنوب موصل و تپه گوره در بانه اشاره کرد.