نمادشناسی مرگ بر مبنای نقوش حک شده روی سنگ قبر در منطقه زاگرس میانی

  • ۱۰۳۵

برگزاری همایش بین‌المللی زاگرس‌شناسی توسط بنیاد ایران‌شناسی را می‌توان نقطه عطفی در مطالعات منطقه زاگرس دانست. مقاله «نمادشناسی مرگ بر مبنای نقوش حک شده روی سنگ قبر در منطقه زاگرس میانی با تاکید بر شهرستان نهاوند» به بررسی نگاره‌های باقیمانده از دوران باستان و نقوش روی سنگ‌های قبر منطقه به نمادشناسی و واکاوی مفاهیم مرگ در بین اقوام منطقه پرداخته است.

مرگ‌اندیشی سبب ایجاد فلسفه و به تبع نمادپردازی خاص مرگ در بین اقوام مختلف شده است؛ این نماد‌ها در طی اعصار و با نفوذ فرهنگ‌های متفاوت دستخوش تغییراتی شده اما همواره بخشی از باورهای کهن از طریق این نمادها به نسل‌های بعدی منتقل شده و تا زمانی که ابزار مدرنیته، تیشه بر ریشه رفتارهای سنتی نگذارده بود،‌ خود را حفظ کرده اند. منطقه زاگرس میانی به دلیل سابقه تمدن دیرپای خود، میراث‌دار نمادهایی کهن از دیرباز تاریخ است که بررسی آنها می‌تواند گوشه‌ای از باورهای مردم ایران کهن را نشان دهد. 

مرگ را می‌توان قدیمی‌ترین دغدغه بشر دانست، شاید امروز اطلاعات چندانی از دغدغه‌های انسان باستانی به صورت مکتوب یا شفاهی باقی‌نمانده باشد، اما از طریق بررسی و نمادشناسی قبرها و سنگ‌ قبرهای باقی‌مانده، می‌توان به بخشی از دغدغه‌ها و باورهای آنها دست یافت.

وجود طرح‌های خاص بر روی سنگ قبرها که گاه تکرار شده و گاه منحصر به فرد حکاکی شده‌اند و یافتن برخی آنها در گورستان‌های قدیمی این مسئله را به ذهن متبادر می‌سازد که این نقوش دارای فلسفه و نمادپردازی می‌باشند که لازم است برای دست یافتن به نگاه اقوام گذشته پیرامون مرگ به واکاوی آنها پرداخت.

اهمیت موضوع نمادشناسی تصاویر حک شده در مراسم تدفین از آن روست که با پی بردن به نگاه اقوام گذشته پیرامون مرگ، بسیاری از باورهای آنان مشخص خواهد شد و از این منظر می‌توانیم اطلاعات خود را در خصوص مردم ساکن در منطقه زاگرس میانی و شهرستان نهاوند تکمیل کنیم.

جایگاه قبور و احترامی که پیوسته بشر برای اموات داشته، سبب شده در طول تاریخ این اماکن کمتر مورد تعرض، دستکاری و تخریب قرار بگیرند. باورهای مربوط به مرگ را می‌توان از دست‌نخورده‌ترین باورهای آدمی دانست، چرا که بشر با همه پیشرفت‌هایی که از نظر تکنولوژی به دست آورده، هنوز موفق به حل مسئله مرگ نشده و ما امروز با مرگ همان‌گونه مواجه می‌شویم که مردم هزاره‌های دور. شاید پیشرفت‌های پزشکی و بهبود کیفیت زندگی طول عمر را بالا برده و برخی تعابیر پیرامون مرگ را دست‌خوش تغییر کرده باشند، اما مواجه با مرگ امری یکسان است که هنوز بزرگترین دغدغه بشر می‌باشد.

متاسفانه تا کنون بررسی نمادشناسانه و تلاش برای دست یافتن به فلسفه مرگ از طریق سنگ قبرها به خصوص در منطقه مورد نظر انجام نگرفته و اگر تحقیقی هم در خصوص گورستان‌ها بوده بیشتر برای جمع‌آوری آمار و ارقام زیرساخت روستایی و شهری بوده است. 

نوع طراحی برخی سنگ‌ قبرها در شهرستان نهاوند به شکلی است که گویی سنگ اصلی از دو بخش تشکیل یافته است؛ قسمت بالایی که شامل طرح‌هایی از گل و پرنده و شانه و قیچی و تسبیح و ... است مربوط به زندگی معنوی فرد می‌باشد، بخش متن که شامل نام و نسب و تاریخ تولد و وفات است؛ و همچنین با اشعار، ابیات و آیاتی از کتاب مقدس مسلمین قرآن مزین گشته تا بازماندگان را به ذکر دعا و فاتحه وا دارد، مربوط به زندگی مادی. اما تکه سنگی که جدا از این دو حکاکی شده به نظر می‌رسد مربوط به زندگی کیهانی شخص متوفی باشد.

از بحث فوق می‌‌توان نتیجه گرفت، ساکنان منطقه زاگرس میانی به خصوص شهرستان نهاوند، از دیرباز به وجود زندگی پس از مرگ در جهانی دیگر که مرحله بالاتری از این جهان است و هجرت و جاودانگی روح اعتقاد داشته و بر این باور بوده‌اند که مرگ جدا شدن روح حقیقی از جسم فانی و ادامه زندگی او در جهان مینوی بوده که تنها در حلقه قدرت پاک خداوندی است و دست اهریمن از آن کوتاه بوده و شخص بسته به اعمال خود در آن جهان به سمت خوبی مطلق یا عذاب هدایت می‌شده است.

علاوه بر این تصاویر حک شده روی سنگ‌های قبور که از هزاره‌های دور در آیین‌های مربوط به تدفین کاربرد داشته، نشان از پیوستگی این باورها در بین مردم دارد که تا همین اواخر ادامه داشته و مدتی است به دست فراموشی سپرده شده است.

با توجه به دلایل فوق تصاویر حک شده روی سنگ‌های قبر تنها جنبه تزئینی نداشته و مفاهیمی غنی از تروماهای کهن و اسطوره‌های زندگی، مرگ و جاودانگی را بازگو می‌کنند. با توجه به همخوانی این تصاویر در قبرها و مناطق گوناگون به نظر نمی‌رسد بتوان آنها را جز نشان‌های خانوادگی محسوب کرد. هدف از حک این تصاویر یاوری متوفی و راهنمایی او برای حرکت صحیح در سفر جاوادانه به سرمنشاء حقیقت بوده است.

 

جهت دریافت متن کامل مقاله در بیست صفحه روی نشانه زیر کلیک کنید.