-
شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۳۹ ب.ظ
-
۱۱۲۱
مُد اصطلاح فرانسوی است که نوعی هنر طراحی پوشاک است که تحتتاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد. در زبان انگلیسی آن را Fashion گفته و در تعریفش آمده: شیوه رفتاری که به طور موقت توسط بخش مشخصی از اعضای یک گروه اجتماعی اتخاذ میشود، به این دلیل که آن رفتار انتخابی را از نظر اجتماعی برای آن زمان و موقعیت مناسب تشخیص میدهند.
امیر جوانی ۲۱ ساله، در مورد لباسهایی که پوشیده میگوید: «مد است، توی ژورنال با هم ست کرده بودن». از او در مورد معنی نوشته روی لباسش و دلیل انتخابش که میپرسم؛ چنین پاسخ میدهد: «مد است و همه میپوشند. به این چیزها لازم نیست فکر کنیم، مد یعنی همین، امروز آدم باید طبق مد لباس بپوشد و گرنه بی کلاس حساب میشود».
مُد اصطلاح فرانسوی است که نوعی هنر طراحی پوشاک است که تحتتاثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میپذیرد. در زبان انگلیسی آن را Fashion گفته و در تعریفش آمده: شیوه رفتاری که به طور موقت توسط بخش مشخصی از اعضای یک گروه اجتماعی اتخاذ میشود، به این دلیل که آن رفتار انتخابی را از نظر اجتماعی برای آن زمان و موقعیت مناسب تشخیص میدهند.
البته مُد در جهان سوم تعریف دیگری دارد: مد نوع لباس یا آرایشی است که به تازگی از سوی بخشی از جامعه به عنوان نوعی ارزش و تعیینکننده جایگاه کاذب اجتماعی پذیرفته شده است.«مد» در معنای لغوی سلیقه، اسلوب، روش و شیوه است، اما مثل خیلی موضوعات دیگر معنای اصطلاحیاش چیز دیگری است و به روش و طریقهای موقتی اطلاق میشود که براساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی از جمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزیین و معماری خانه را مشخص میکند.
در جامعه ما مد از دو منظر مطرح میشود؛ اول آنکه تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی از افراد به گرایش برای انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای به خصوصی یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی منجر میشود که با تغییر دوباره و ناگهانی سلیقهها باز هم تغییر میکند.
از سویی دیگر چیزهایی که عنوان مد را به خود اختصاص میدهند، ریشه در فرهنگ جامعه نداشته و به نوعی تحت تاثیر جریانهای خارجی میباشند که اگر در جامعه مبدا به دلایل شرایط آن جامعه میتواند بیانگر نوعی ارزش یا هنجاری مرسوم باشد، اما در جامعه ما ضد ارزش و ناهنجاری قلمداد خواهد شد. علاوه بر این به طور معمول مدها، بیشتر بازاری برای تولیدکنندگان خارجی فراهم میکنند.
در هر حال مد یک پدیده اجتماعی است که در گوشه و کنار جامعه به طور گسترده مشاهده میشود، از نوع لباس و پوشش گرفته تا نحوه آرایش مو و صورت؛ از تزئینات نصب شده روی خودرو گرفته تا دکوراسیون خانهها و مغازهها؛ پدیده مد به خودی خود چیز بدی نیست.در برخورد با مد نگاههای متفاوتی وجود دارد، عدهای با آن به هر صورت و عنوان مخالفت میکنند و عدهای تا رگ گردن مدافع آن هستند و گروه دیگری نیز در این میانه کاری به کارش نداشته و سلیقه خود را در انتخابها ملاک قرار میدهند.
در بین عاشقان سینهچاک مد که در اصطلاح مدگرا نامیده میشوند نیز در برخورد با این پدیده اختلاف نظر وجود دارد. بعضی علت تقلید مد را جلب توجه و جذب دیگران عنوان میکنند که در خصوص دلایل رفتار آنها میتوان به احساس کمبود و نقص در شخصیت یا در اصطلاح عقده روانی اشاره کرد و با این رفتار میخواهند خود را نشان دهند. برخی دیگر مدگرایی را نشان پیشرفت و توسعه میدانند اما چون نمیتوانند الگو و روش پیشرفت آنها را کسب کنند، در رفتار ادای آنها را درمیآورند.
آنچه مشخص است مد و مدگرایی در نتیجه فضای مصرفگرایی بعد از جنگهای جهانی به وجود آمده است. «رابرت باکاک» در کتاب «مصرف» مینویسد: در پایان قرن بیستم دیگر مصرف فقط یک روند اجتماعی- فرهنگی نبوده و به مرامی تبدیل شده است که میتوان از خلال تاثیرات آن بر جامعه و خردهفرهنگهای اجتماعی، به برآمدن دوران جدیدی در تاریخ کشورهای اروپایی پی برد. در این دوران جدید به گفته «پییر بوردیو» مصرف دیگر تنها ارضای یک دسته از نیازهای زیستی، ریشهدار نیست، بلکه متضمن نشانهها، نمادها، ایدهها و ارزشها است (۱۹۸۹). همچنین به تعبیر «ژان بودریار» مصرف در دوران جدید روندی است که در آن خریدار کالا، از طریق به نمایش گذاشتن کالاهای خریداری شده، به طور فعالی مشغول تلاش برای خلق و حفظ یک حس «هویت» (Identity) است (۱۹۸۸). به عبارتی دیگر افراد دچار مدگرایی، چه کسی بودن خویش را از طریق آنچه که مصرف میکنند به دیگران نشان داده و هویتی برای خود تولید یا بهتر است بگوییم «جعل» میکنند.
شرایط جدیدی که برای جوانان جامعه به وجود آمده را میتوان در پرسهزنی در خیابانهای بزرگ، پاساژها و مغازهها به خوبی مشاهده کرد. این شرایط هویتهای جدیدی ساخته که خود را در قالب مصرف و نمایش این مصرف توسط پوشش، آرایش، مد، اتومبیل، موبایل و... نشان میدهد. مشاهده وضعیت جامعه نشان میدهد، تعداد کثیری از جوانان از طریق کالاهایی که آنها را به هویتی که دوست دارند نزدیک میکند، تلاش دارند به همان کسی تبدیل شوند که مایلاند. در چنین شرایطی جوان جامعه بیآنکه به دنبال سلیقه خود برود، از سلیقه فرد، افراد یا جامعهای که تلاش دارد خود را به آنها شبیه کند تبعیت میکند، آن هم فقط در ظاهر و چیزی که خود آن جامعه قصد دارد نشان دهد و این پوسته تو خالی میتواند هویت و شخصیت فرد را نیز دچار اختلال کند. این شیوه بیشباهت به رفتار پسربچهای نیست که با کشیدن سبیل برای خود، قصد دارند شبیه مردان به نظر آیند یا دختر خردسالی که با پوشیدن کفش پاشنهبلند خود را هم سنگ خانمها قلمداد میکند.
در دنیا، مدها سبب تفاوت سبک زندگی افراد و تشخیص گروههای مختلف فرهنگی از هم شده و اما در جامعه ما سبکهای زندگی جدید گویای چندان تمایز فرهنگی نیست. تمایزات میان افراد در خلال مصرف «گم» شده است و این گمگشتگی امکان شناخت واقعی را سخت میکند.
مد از کجا بوجود میآید؟
اینکه مدها از کجا میآیند، سئوالی است که بسیاری آنرا مطرح میکنند در حالی که این مدهایی که در جامعه به چشم میخورند، نه از آسمان فرود آمده و نه از زیرزمین سر درآوردهاند، بلکه درست مانند یک آدامس ساده یا یک پاکت شیر پاستوریزه از مغازهها و فروشگاهها خریده شده و در کارگاهها و خیاطیهای همین جامعه تولید شده و از گمرکات همین کشور وارد شدهاند، آن تعداد اندکی که به صورت شخصی از خارج برای مصارف شخصی یا سوغاتی میآیند، آنقدر محدود است که میتوان یکسره از قیدشان گذشت. نوید که صاحب یک بوتیک در پاساژ است میگوید: «بازار ما را مد و برند پیش میبرد. اگر بخواهی فروش داشته باشی باید حواست به چیزهایی که مد میشود باشد. دقت کردن در پوشش بازیگران خارجی بهترین راه تشخیص چیزی است که قرار است مد شود. به محض آنکه یک بازیگر معروف لباسی را میپوشد تقاضا برای آن در بازار شروع شده و بلافاصله در برندهای مختلف وارد بازار میشود». از او در مورد تولیدکنندگان لباسهای مد شده که میپرسم، اول میگوید همه اجناس خارجی هستند، اما وقتی قول میدهم نام و آدرس مغازهاش را ننویسم، میگوید: «اولش جنسها وارداتی است و معمولا هم به صورت قاچاق از ترکیه میآید؛ اما کمی بعد پارچهاش وارد میشود و در کارگاههای داخلی طبق مدل دوخته میشوند و بعد هم که با پارچههای داخلی تولید ادامه پیدا میکند، اینجوری قیمت هم کمتر درمیآید تا از مد بیفتد». از او در مورد کیفیت دوخت و پارچه میپرسم: «وقتی چیزی مد میشود معمولا مردم خیلی پیگیر کیفیت نیستند، بیشتر میخرند چون مد شده است».
بعنوان خبرنگار تلکسیران، سراغ کارگاههای تولیدی که میروم، نه اهل صحبت کردن هستند و نه رابطه خوبی با خبرنگار برقرار میکنند و به جای جواب دادن به سئوالات از وضعیت بازار و بالا رفتن قیمت پارچه و لوازم کار حرف میزنند. روی میز کارگاه پر است از انواع ژورنالهای رنگ و وارنگ خارجی، در گوشه کارگاه هم مارک انواع برندهای معروف خارجی به صورت رول و بستهبندی به چشم میخورد.
نوع پوشش و آرایش در هر جامعهای معرف شخصیت کسی است که از آن استفاده میکند. این اصلی است که در بالا هم از دیدگاه بسیاری از متخصصان بر آن تاکید شد. اما یک مشکل دیگر بر همه مشکلاتی که از مد و مدگرایی ناشی میشود، افزوده شده است؛ بهخصوص از طرف جوانان. نوع پوشش و آرایشی که آنها انتخاب میکنند بیشتر از آنکه نشانگر سلیقه و شخصیت آنها باشد، بیانگر مخالفتی است که با سلیقهای خاص که در جامعه غالب شده، دارند. برخی جوانان میکوشند نشان دهند که با آنچه از طرف دیگران به عنوان سلیقه و فرهنگ به آنها دیکته میشود کاملا مخالفند و مخالفت خود را حتی با تغییر کلمات زبان مادری بیان میکنند و این نه تنها مد بلکه شخصیت، فرهنگ و حتی زبان نسل آینده را تهدید میکند.
در کنار همه این موارد، مدگرایی در جامعه سبب بروز پدیده ناهنجار دیگری نیز شده است و آن خرید بیش از حد و حتی بیش از نیاز است. مد شدن یک چیز جدید سبب میشود موارد قبلی از رده خارج یا در اصطلاح دِمُده تصور شوند. در بین افراد مدگرا بارها به چشم میخورد لباسها یا وسایلی که هنوز قابلیت استفاده دارند و حتی گاه یکبار هم پوشیده نشده یا مورد استفاده قرار نگرفتهاند تنها به این دلیل که از مد افتادهاند، کنار گذاشته یا دور انداخته و همان وسیله با مد جدید خریداری شود. این یعنی خرید بیش از نیاز و به طور طبیعی یعنی هدر دادن سرمایه فردی و اجتماعی. موضوعی که لازم است به صورتی گسترده به آن پرداخته شود.
از سویی دیگر ضعف جامعه ما در مدسازی و تبلیغات سبب شده بازار مد کشور در اختیار بازارهای بیگانه آنسوی مرزها قرار بگیرد و در نتیجه صنایع تولیدی ما به خصوص در حوزه پوشاک، کپی کننده خواستههای بازارهای خارجی باشند که یعنی وابستگی به آن چیزی که دیگران میخواهند.
از هر زاویهای که به موضوع مد نگاه کنیم با همه معایبی که دارد اما خواه نا خواه به پدیدهای شبهه عرفی در جامعه تبدیل شده و امکان مقابله با آن بعید به نظر میرسد، در سالهای اخیر تلاشهایی برای جایگزینی مدهای ملی با نمونههای غربی شده، اما به دلیل عدم توجه به سلیقه مخاطب کار چندانی از پیش نبرده و خود این برنامهها نیز هزینههایی اضافه روی دست دولت و جامعه بودهاند. باید در نظر داشت رسیدن به این مهم کاری زمانبر است که به پژوهشهای زیادی نیز نیاز دارد.
به عنوان نمونه چند سالی است لباسهای سنتی کم کم دارد جای خودش را در بازار پیدا میکند و استقبال از برخی طرحهای آن نیز رو به افزایش است. مینا کریمی، دانشآموخته طراحی لباس میگوید: «لباسهای سنتی و بومی سالها مورد بیمهری قرار گرفته بودند، اما به تازگی با ایجاد چند فروشگاه به نسبت با استقبال مواجه شدهاند». از او در مورد طراحی لباس و ایجاد مد در داخل کشور میپرسم، با خنده میگوید: «مد را معمولا هنرپیشهها و هنرمندان باب میکنند که در کشور ما گرایش بیشتر این افراد هم به مدهای غربی است، همین گرایش به لباسهای بومی از زمانی بیشتر شد که تعدادی از هنرمندان از این نوع پوشش در مراسم مختلف استفاده کردند. علاوه بر این ما سالن مد، مسابقه مد و جشنواره طراحی لباس مطرحی نداریم که بتواند جریانساز باشد، متاسفانه بسیاری از فارغالتحصیلان طراحی لباس، به دلیل تمایل بازار به طراحی مدهای خارجی مشغول میشوند، چون هم بازار عرضه دارد و هم دغدغهای برای فروششان نیست، سرمایهگذار بیشتر به این سو تمایل دارد».
در پاسخ به این سئوال که آیا میتوانیم با تکیه بر تولیدات داخلی و فرهنگ ملی خودمان لباس طراحی کرده و مد ایجاد کنیم، چنین میگوید: «ما در طراحی لباس آناتومی جامعه هدف را مدنظر میگیریم، اگر دقت کنید بسیاری از لباسهایی که مد میشوند خوب روی تن افراد جامعه ما نمینشیند چون این لباسها برای یک آناتومی دیگر طراحی شده، به همین دلیل لباسهای طراحی داخلی بیشک بهتر جواب میدهد. علاوه بر این کشور ما دارای لباسهای متنوعی محلی است که هر کدام بسته به موقعیت مناطق مختلف طراحی شدهاند و این نشان از قدمت طراحی لباس در جامعه ما دارد. اگر حمایتهای لازم صورت بگیرد میتوانیم با به کارگیری همه این موارد لباسهایی را طراحی و مد کنیم که هم به سلیقه مخاطب پاسخ بگوید، هم نشانی از فرهنگ و هویت ما باشد و هم با توجه به تواناییهای تولید پارچه در داخل کشور طراحی شود».
پس بهتر است مدیران و برنامهریزان جامعه به جای موضعگیریها و برخوردهای خصمانه با پدیده مد که سبب برخی رفتارها و گرایش بیشتر به مدهای غربی در میان جوانان شده است، با همکاری کارشناسان و متخصصان راهکاری برای مقابله با این پدیده و ایجاد نمونههای وطنی از مد که مورد استقبال جوانان و مخاطبان جامعه باشد، بیابند. راهکاری که ضمن ترویج فرهنگ و هویت اسلامی-ایرانی، سبب رونق تولید در صنایع نساجی و پوشاک باشد.