-
چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۱۲ ب.ظ
-
۸۷۸
ایرانیجماعت همیشه مردمی سیاسی بودند و هر جا سر صحبت بین دست کم سه نفر باز میشود، نقل صحبتشان سیاست است و سیاستبازی؛ آنقدر که در تاکسی و بنگاه و قهوهخانه تابلوهایی هست با مضمون: «بحث سیاسی ممنوع!!!» حتی جمعهای خانوادگی هم از این مقوله جان سالم به در نبردهاند و گاه طرفداری از این و آن بین اعضای یک خانواده باعث میشود مادر که دلش برای بچهها همیشه شور میزند، وسط حرف پریده و بگوید: «گور پدر سیاست!!!!»
این سیاستزدگی، در موضوعات فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و حتی رفاقتهای ما نیز به چشم میخورد، کم نیستند دوستیهای چندین و چند سالهای که بر اثر اختلافی سیاسی به هم خورده و یا کارهایی که روی سیاسیبازی کمیتشان لنگ شده است.
شهرستان نهاوند هم که دیگر پایی فراتر از این سو و آن سوی بام دارد. همه چیز این شهر یا سیاسی است یا سیاسی میشود؛ بسیاری پروژههای ناتمام و رها شده شاهدی بر این مدعاست و شاهد دیگر، فرسوده شدن افرادی که میخواهند باری از دوش خسته این شهرستان بردارند و سیاست شده قوز بالای قوزشان.
حال آنکه سیاست، بازی یک نفر و یک گروه نیست و معنای آن رقابت مثبت در جهت توسعه و پیشرفت است، نه سنگاندازی جلو پای باند رقیب. رقابت هم که برای اهالی سیاست، بیشتر شبیه دشمنی است و یادشان میرود طرف مقابل همشهری و هممیهن است و جوری موضع میگیرند انگار قرار است دست اجانب را کوتاه کنند و هیچ در نظر هم نمیگیرند که پیشرفت شهر از سوی هر کسی باشد، در نهایت نفعشان برای همه است و عقب ماندن نیز دودی خواهد بود در چشم همه.
سیاست اصولی دارد و قواعدی، اینکه هر کس بخواهد بدون دانستن آن وارد گود شود، شبیه کسی است که بدون دانش پزشکی، تیغ جراحی دست بگیرد و بالای سر مریض بدحالی دکتربازی کند یا بدون گواهینامه پشت فرمان اتومبیل بنشیند و جولان دهد. کاش به جای تابلوهای بحث سیاسی ممنوع، تابلو میزدند: مطالعه کتب دانش سیاسی الزامی!!!
همین کتب دانش سیاسی را که تورق کنیم چه کار اندیشمندان خارجی باشد و چه داخلی، از افلاطون و منتسکیو گرفته تا توماس هابز و جان لاک و از خواجه نظام الملک گرفته تا دکتر حسین بشیریه، همه و همه بر لزوم همکاری گروههای سیاسی و چگونگی همیاری با باند رقیب، جهت پیشرفت هم عقیدهاند و سیاست را تلاش گروهها برای بهتر شدن وضع موجود میدانند و برای هر گروهی که اقدامات بیشتر و بهتری داشته باشد، شانس بیشتری برای کسب قدرت از سوی مردم قائل هستند، جز در نگاههایی که به ناروا به نیکولو ماکیاوللی نسبت داده شده که هدف وسیله را توجیح میکند، هیچ کجای دانش سیاسی بحثی از تخریب و سنگ انداختن جلوی پای رقیب به چشم نمیخورد.
از همه اینها گذشته ما مسلمان و بچه شیعهایم و قاعده آن است، مشق سیاست را هم نزد امامان بیاموزیم. به عنوان نمونه، آخر کسی نیست بپرسد کجای بیست و پنج سال دوری حضرت امیر (ع) از حکومت و خلافت، با وجود آنکه حقشان نادیده گرفته شده بود، قدمی، یا کلامی یا حرکتی در تخریب گروه مقابل برداشتند؟ در دوران خلافت هم، کجا رفتاری از ایشان سراغ داریم که قصدشان اصلاح و سعادت همه، حتی آنانکه در دشمنی ولی خدا دست به شمشیر بردند، نباشد. چقدر قاسطین و مارقین و ناکثین را نصیحت کردند و موعظه خواندند تا به راه صلاح برگردند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها در تیرماه 1389 فرمودند: «امروز کشور به اتحاد کلمه خیلی نیازمند است. بنده مخالفم با سخنی و حرکتی و نوشتاری، که حتی اگر با انگیزه درست و با انگیزه صادقانه است، موجب شقاق و شکاف میشود؛ بنده موافق نیستم».
با این همه برهان و دلیل، معلوم نیست چرا وقتی نزدیک انتخابات میشود، این همه بر طبل چند دستگی میکوبیم و جامعه را از مسیر پیشرفت باز میداریم. کاش این بار راه دیگری در پیش بگیریم و همه بر توسعه شهرستان همدل شویم.
مخلص شما/ سردبیر
یادداشت سردبیر- مجله عقیق غرب- شماره دو